در هر کاری و در هر شغلی، یک شِبهها و بدلهایی هم وجود دارد که بروز و ظهور میکنند و عرصه را برای اصلیها، تنگ میکنند؛ در عرصه مطبوعات هم، چنین شبهها و بدلهایی، وجود و حضور دارند که ما آنها را به نام خبرنگار و اهالی مطبوعات، نمیشناسیم؛ اینها، در عناوین مختلف و متعدد حوزه رسانه، مانند: صاحب امتیاز، مدیر مسؤول، سردبیر، خبرنگار و امثال آن، نوشته میشوند اما خوانده نمیشوند! و به حساب هم، نمیآیند؛ همانهایی که این عناوین را به یدک میکشند و برای خودشان، دکان باز کردهاند؛ همانهایی که همچنان، با اخذ کارت هدیه و آویزان شدن به این مسؤول و آن مسؤول و سریش شدن به برخی از صاحبان قدرت، با همزیستی مسالمتآمیز، روزگار میگذرانند؛ برخی از همینها هم، یک قانون و قرارداد نانوشته، بین خودشان و برخی سازمانها دارند که بر اساس آن، عمل و اقدام میکنند و طرفین، متنعم میشوند؛ مدیر بیکفایت سازمان، به اهداف خودش میرسد و نشریه هم، به پول خودش و هردو هم، راضی هستند.
چنین نشریاتی، بهطور مرتب و براساس هزینهای که دریافت کردهاند و میکنند، در هر شماره، مکلف میشوند و احساس وظیفه! میکنند تا مطالبی را از سوی یک مسؤول و در رابطه مستقیم با وی، همراه با عکس رنگیاش، درج کنند تا هم آن مسؤول بیمسؤولیت را مدتی سرپا نگه دارند و هم نشریه خودشان را که این، یکی از آسیبهای جدی عرصه مطبوعات میباشد. ...